نمایشگاه کتاب...
به معنای واقعی کلمه غلغله بود!!!!!
تازگیا یاد گرفتم با چه کسایی برم بیرون تا کمتر حرص بخورم!!!
نمونه ش دختر خاله جان بنده
عقایدمون زمین تا آسمون فرق می کنه، اما مثل دوتا خواهر میمونیم
3 ساعت کامل فقط خندیدیم و بسیار خوش گذشت
دخترخاله جان، خیلی دوستت دارم
اینجا میگم که به گوشت نرسه پررو بشی!
دیدی آدمی که قراره بمیره به زندگی چه جوری نگاه میکنه؟؟؟
انگار همه چیز تازه براش معنا پیدا می کنن
تازه یاد میگیره لذت بردن از چیزای کوچیکو
فکر کنم دیدگاهم مثل یه همچین آدمی شده..!!
وقتایی که اوقاتمو می گذرونم، با کسایی که واقعا دوسشون دارم، اون موقع س که عاشق زندگی میشم
عاشق اینکه دخترم...
عاشق اینکه 16 سالمه...
عاشق اینکه جای خودم به دنیا اومدم نه هیچ کس دیگه...
چه قدر علاقه پیدا کردم به این نقطه چین ها...
همه ی حرفایی که نمی تونم بزنمو
این نقطه چین های دوست داشتنی میزنن...!!!
:: بازدید از این مطلب : 238
|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17